زبان ابزار اندیشه و تعامل است
یادگیری زبان و اندیشه در کودک، متأثر از میزان هوش است. زبان ابزار اصلی فکر کردن است. ما به کمک زبان فکر می کنیم. با آن افکار خود را بیان می کنیم. از طریق زبان با دیگران تعامل برقرار می کنیم. تصور زندگی بدون زبان دشوار است. زبان و اندیشه به یکدیگر وابسته هستند. از دید برخی از روان شناسان ، زبان و اندیشه، در فاصله ی 2 تا 7 سالگی وابستگی بیشتری به یکدیگر دارند.
ارتباط میان رشد زبان و میزان هوش
از لحظه ی تولد، رشد زبان آغاز می شود. با کمک زبان و کلمات آن، جهان اطرافمان را می شناسیم. کودک برای کسب مهارت و برقراری ارتباط با دیگران نیازمند زبان است. کودک ، باید گوش کردن و صحبت کردن را بیاموزد تا بتواندبا دیگران تعامل داشته باشد. افراد در آموختن زبان، باهم متفاوتند. یادگیری زبان در کودک با میزان هوش او، مرتبط است بخشی از این تفاوت ، به دلیل توانمدی های هوشی متفاوت است. یعنی تفاوت در یادگیری زبان، به دلیل تفاوت در هوش اشخاص است.
هوش بر آموختن زبان چه تأثیری دارد؟
امروزه برخی از روان شناسان مانند گاردنر ، زبان را بخشی از هوش می دانند. این دسته از روان شناسان هوش را به دو قسمت کلامی ( استفاده از زبان) و غیر کلامی ( عملی) می دانند. از نظر گاردنر هرچقدر هوش زبانی بالاتر باشد، مهارتهای افراد در به کارگیری زبان و برقراری ارتباط بیشتر است. هر چقدر خلاقیت افراد در به کارگیری زبان بیشتر باشد، هوش کلامی بالاتری دارند. بنابراین زبان ، یکی از بخش های مهم ساختار روانی کودک است.
عوامل مؤثر بر رشد زبان در کودک
هوش، رشد فیزیکی مناسب، محیط خانوادگی و وضعیت اجتماعی از عوامل مؤثر بر رشد زبان و گفتار در کودک هستند. پسرها دیرتر از دخترها شروع به صحبت می کنند. کودکانی که دوره ی پیش دبستانی را می گذرانند در مقایسه با کودکانی که این دوره را نگذرانده اند ، مهارت های زبانی بالاتری دارند. یعنی گذراندن دوره ی پیش دبستانی بر آموختن زبان تأثیر مثبت دارد. کودکانی که در مراکز مهد کودک، آموزش های درست و مناسب می بینند مهارت های کلامی و زبانی بیشتری کسب می کنند.